از نظر لامپکین و دس (۱۹۹۶) گرایش کارآفرینانه عبارت است از فرایندها، تجارب و فعالیتهای تصمیمگیری که منجر به ورود جدیدی میگردد. میلر عنوان میکند: “یک سازمان کارآفرینانه، سازمانی است که در نوآوری خدمات، محصول و بازار درگیر شده، برخی اقدامات مخاطره آمیز را به عهده گرفته و اولین سازمانی است که با نوآوریهای پیشگام خود را در بازار مطرح کرده و رقبا را تحت فشار قرار میدهد”. کوین و اسلوین (۱۹۹۱) از اصطلاح “حالت کارآفرینانه” و نامن و اسلوین (۱۹۹۳) از “سبک کارآفرینانه” برای توصیف رفتارهای خطرپذیری، نوآوری و پیشگامی استفاده کردند. صرفنظر از اصطلاحاتی که برای توصیف گرایش کارآفرینانه استفاده شده است، این سازه از نظر مفهومی چند بُعدی بوده و نشاندهنده تمایل سازمان برای حفظ مزیت رقابتی و رقابت تهاجمی از طریق خطرپذیری و نوآوری در مقابل سایر رقبای تجاری است و صرفنظر از اندازه و نوع سازمان، قابلیت کاربرد در هر سازمان را دارد.
برای اندازه گیری گرایش کارآفرینانه می توان از پرسشنامه ای که براساس مدل لامکین و دس (۱۹۹۶) ارائه شده است، استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۱۸ گویه و پنج بُعد گرایش کارآفرینانه شامل خطرپذیری، نوآوری، پیشگامی، رقابت تهاجمی و استقلال میباشد که از پژوهش معتبر هاگس و مورگان (۲۰۰۷) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در دو مطالعه در سال های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ مورد تأیید قرار گرفته است.