نام این بیماری از ریشه یونانی Thrix به معنای مو، Tillein به معنای کندن و Mania به معنای جنون گرفته شده است. واژه تریکوتیلومانیا از واژهی لاتین و یونانی” تریک” به معنای مو، “تیلو” به معنای کندن و “مانیا” به معنای یک نوع رفتار جبری و وسواس گونه گرفته شده است و اختلال کندن مو، اولین بار در سال ۱۸۸۹ توسط فرانسو هالوپو متخصص پوست فرانسوی شناسایی شد. اختلال موکنی به صورت مو کندن افراطی و برگشت پذیر که آسیب معنی داری برای فرد به دنبال دارد، مشخص میشود. این اختلال در DSM-IV-TR به عنوان یکی از اختلالات کنترل تکانه طبقه بندی شده است. اختلال مو کنی تا پیش از سال ۱۹۸۹ چندان در میان مردم شناخته شده نبود؛ بنابراین در سال های پیش بسیاری از افراد دارای این اختلال بدون این که متوجه مشکل خود باشند و به فکر درمان آن بر آیند، آن را تحمل می کردند. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند به طور قابل توجهی موی قسمتی از بدن مانند سر، سینه، آلت تناسلی و یا سایر قسمت های بدن خود را می کنند. اصرار و میل به مو کندن در این افراد شدید و مرضی است. بعد از کندن مو، احساس آرامش و لذت موقتی برای این افراد حاصل می شود. گاه افراد برای رهایی از تنش های روزانه به موکنی سوق پیدا می کنند. با کندن مو فرد آرام شده، فشار عصبی خود را از این طریق تخلیه می نماید (بریمن، ۲۰۰۵). اختلال وسواس کندن مو، اختلالی مزمن است که مشخصه ی آن کندن مکرر مو است که سبب از دست دادن مو می شود و این کاهش موها معمولاً برای دیگران محسوس است، اگرچه همیشه اینطور نیست. این اختلال را دستکم از قرن دوازدهم شناخته اند.
به منظور سنجش شدت اختلال کندن مو می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۷ گویه میباشد که از پژوهش معتبر کیتن و همکاران (۱۹۹۵) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ مورد تأیید قرار گرفته است.