تناسب فرد شغل به عنوان سازگاری میان علاقمندی ها و توانایی های فرد و ویژگیها و الزامات شغلش تعریف میشود و در میان مهمترین عوامل تعیین کننده نتایج کاری و به عنوان عنصری از زندگی کاری در نظر گرفته می شود. سازه تناسب فرد شغل ماهیتاً چندبعدی است. بعد اول شامل باورهای یک فرد با توجه به ویژگی ها و خصوصیات فردی است. دومین بعد ارزش ها یا نقشهای متفاوت افراد را در بر می گیرد و بعد دیگر به عنصر ارزیابی یا عزت نفس بازگشته و منعکس کننده روشی است که فرد خود را ارزیابی میکند. تناسب فرد- شغل همچنین سه جنبه شامل تناسب سازگاری (یعنی افراد و شغلشان جنبه های اساسی مشترکی داشته باشند)، تناسب نیازها- عرضهها (خروجی شغل افراد بتواند تقاضاها و انتظارات کارکنان را برآورده سازد) و تناسب تقاضاها- تواناییها (دانش، مهارتها و تواناییهای کارکنان نیازهای شغلیشان را برآورده سازد) را در بر می گیرد.
پژوهشهای انجام شده در زمینه تناسب فرد شغل و پیامدهای حاصل از آن، نشان دهنده نتایج متقاضی هستند. چنین تناقضی میتواند به دلیل شیوه تعریف تناسب فرد شغل، تعریف عملیاتی شغل، روش مورد استفاده برای سنجش تناسب فرد شغل و تفاوتهای میان افراد، که ادراکات متفاوتی را موجب میشود، باشد. اما به طور کلی در بسیاری از پژوهشها بر این امر تاکید شده است که افرادی که دانش، مهارت، تواناییها، باورها و ارزشهایشان با ویژگیهای شغلی که دارند سازگار است، در مقایسه با دیگران رضایت شغلی بالاتری دارند. کسانی که بیشتر با شغل خود متناسبند، تمایل بیشتری به ماندن در سازمان دارند و کسانیکه از چنین تناسبی برخوردار نیستند، اغلب مدتی پس از ورود به سازمان آن را ترک می کنند.
برای سنجش تناسب فرد شغل می توان از پرسشنامه ۴ آیتمی ساکس و اشفورث (۱۹۹۷)، استفاده کرد. روایی و پایایی این پرسشنامه در پژوهشی در سال ۱۳۹۴ مورد تأیید قرار گرفته است.