دغدغه های شغلی: دغدغه مسیر شغلی حسی مهم برای آینده است که دیدگاههای خوش بین را به احساس نگرانی نسبت به آینده وا میدارد تا از وظایف مسیر شغلی خود آگاه شده و برای آینده آماده باشند (سوپر، ۱۹۸۰). دغدغههای شغلی، دغدغه فرد در خصوص آینده شغلی اش که اولین و مهم ترین بعد انطباق پذیری شغلی است. در نظریههایی هم چون دیدگاه زمانی گینزبرگ، نظریه نظام مند سوپر، دیدگاه پیش بینی تیدمن، جهت گیری کرایتس، آگاهیهارن مطرح شده است. (ساویکاس، سیلینگ و شوآرتز، ۱۹۸۴). دغدغههای شغلی به معنای ضرورت برای جهت دهی به آینده است. این حس برای آینده مهم است. نگرشهای نظام مند و خوش بین احساس نگرانی را افزایش میدهد چرا که افراد را وا میدارد که از وظایف شغلی و گذارهای حرفه ای آگاه شوند تا بتوانند مقابله کنند و دست به انتخاب بزنند و برای آینده دور و نزدیک آماده باشند. این دغدغه، از آینده احساس واقعی میسازد و به فرد کمک میکند تا گذشته شغلی را بخاطر داشته باشد، به وضع فعلی شغلی توجه کند و آینده شغلی را پیش بینی نماید. تفکر درباره زندگی کاری در طول زمان ضرورت مسیر شغلی است. زیرا یک مسیر شغلی ذهنی یک رفتار نیست، بلکه یک عقیده است یعنی انعکاسی از خود است. اعتقاد به تداوم تجربه به افراد اجازه میدهد تا فعالیتهای فعلی شان را به آرزوهای حرفه ای آینده شان وصل کنند و امکانات ممکن را دریابند. این حس تداوم به فرد اجازه میدهد تا تجسم کند چگونه تلاشهای امروز موفقیت فردا را میسازد (جمالی، ۱۳۸۹).
به منظور بررسی دغدغه های شغلی می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۶۱ گویه و چهار بعد کشف شغلی، مشغول کار شدن، بقا یا نگهداری شغل، قطع همکاری و ۱۲ زیر مولفه تبلور، مشخص سازی، اجرا، تثبیت، تحکیم، پیشرفت، دستیابی، بروز رسانی، نوآوری، کاهش ساعات کاری، طرح ریزی برای بازنشستگی و زندگی بازنشستگی میباشد که از پژوهش معتبر سوپر (۱۹۸۸) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در دو مطالعه در سال های ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ مورد تأیید قرار گرفته است.