پرسشنامه استقلال عاطفی – استنبرگ و سیلوربرگ (۱۹۸۶)

پرسشنامه استقلال عاطفی – استنبرگ و سیلوربرگ (۱۹۸۶)

استقلال عاطفی، یکی از تکالیف تحولی مرکزی در دوره نوجوانی می باشد؛ زیرا که استقلال با شکل گیری هویت و تفرّد نوجوان پیوندی نزدیک دارد و نقش مهمی در انتقال نوجوان به بزرگسالی و پذیرش نقش های آن ایفا می کند. استقلال عاطفی، به عنوان فرایندی توصیف شده است که توسط آن افراد از وابستگی خود به والدین چشم می پوشند و شروع به گسترش یک ادراک بالغانه تر، واقعی تر و متعادل تر از والدین خود و نقش های خود می کنند. در این راستا، محققان دیدگاه روانکاوی،استقلال عاطفی را فرایند جدایی (تفرّد دوم) می نامند و آن را به صورت جدایی عاطفی و جسمانی مثبت از خانواده تعریف کرده اند. بر طبق نظر آنها، برای یک نتیجه ساز گارانه نوجوانان باید یک حس ناوابستگی نسبت به والدین خود پیدا کرده و به یک تفرد شخصی دست یابند؛ هم چنین اریکسون بر این باور است که شکل گیری یک هویت پخته که زمینه را برای صمیمیت با دیگران فراهم می کند، منوط به دست یافتن نوجوان به استقلال عاطفی است.

به منظور سنجش و ارزیابی استقلال عاطفی می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۱۳ گویه و چهار عامل که دو عامل آن عاطفی و هیجانی (عدم وابستگی و فردیت) و دو عامل دیگر آن مربوط به بعد شناختی استقلال (غیر ایده آل بودن والدین و درک والدین به عنوان افراد عادی) می‌باشد که از پژوهش معتبر استنبرگ و سیلوربرگ (۱۹۸۶) استخراج شده‌اند. روایی و پایایی این پرسشنامه در دو مطالعه در سال های ۱۳۸۱ و ۱۳۸۸ مورد تأیید قرار گرفته است.