پرسشنامه بیگانگی شغلی صداقتی فرد

پرسشنامه بیگانگی شغلی صداقتی فرد

از خودبیگانگی یا بیگانگی شغلی مفهومی است که بر آثار شمار زیادی از متفکران و اندیشمندان علم مدیریت و سازمان تأثیر گذاشته است. در این میان سه تن از صاحبنظران این حیطه که مفهوم فوق را به صورت جدی تری مورد بحث و بررسی قرار دادند، می توان از کارل مارکس، ماکس و بر و مانهایم یاد نمود که هرکدام از آنها از اندیشه های وزینی در مورد از خود بیگانگی شغلی کارکنان برخوردار بوده و به طور مفصل در مورد عوارض فردی، سازمانی و اجتماعی آن بحث نمودند. هم مارکس و هم وبر اظهار می دارند که از خود بیگانگی شغلی عبارت است از یک حالت یا احساسی که بر اساس آن، کار و شغل فرد یک عامل بیرونی برای وی محسوب شده و او در کار خود احساس استقلال درونی نمی کند. در هر حال به خاطر مشکل بودن تعریف دقیق این حالت از خود بیگانگی، از آن زمان به بعد تفاسیر متعدد و متفاوتی از این مفهوم انجام شده است.

پرسشنامه ارزیابی بیگانگی شغلی دارای ۲۲ عبارت بوده که با اقتباس از پژوهش صداقتی فرد و عبدالله زاده (۱۳۸۸) طراحی گردیده است. هدف اصلی این پرسشنامه بررسی میزان از خودبیگانگی شغلی در افراد مختلف می باشد.