اختلال خرید اجباری موضوعی جذاب و در حال رشد است که در مقالات تخصصی و غیرتخصصی اخیر بیش تر به آن پرداخته شده است. اگرچه بسیاری عقیده دارند که اختلال خرید اجباری پدیدهای تازه است، ولی روانپزشک آلمانی امیل کرپلین در ۸۵ سال قبل، از نظر بالینی به عنوان جنون خرید آن را توصیف کرده و یوگین بلوئر آن را در درسنامه روانپزشکی خود این گونه نقل میکند “جنون خرید، تکانه غیر قابل مقاومت برای خرید است؛ حتی برای اشیایی که مورد نیاز شخص نیست”. خرید اجباری، رفتاری افراط گونه و وابسته به فرهنگ است که در آن افراد مبتلا بیش از حد درگیر خریدکردن هستند. بر اساس نظر مک الوری و همکاران (۱۹۹۴، به نقل از ادواردز، ۱۹۹۳) کسی که واجد معیار تشخیصی اختلال خرید اجباری است، دوره های خرید را به صورت مکرر یا تکانه های خرید را به شکل مقاومت ناپذیر و بی معنا تجربه میکند.
به منظور بررسی رفتار خرید اجباری در افراد می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۲۹ گویه و ابعاد تمایل به خرید، تخریب عملکرد، احساس گناه بعد از خرید، وسواس و اجبار درخرید و احساس به خرید میباشد که از پژوهش معتبر الیزابت ادواردز (۱۹۹۳) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۴ مورد تأیید قرار گرفته است.