راهبردهای مقابله ای: کامپاز و همکارانش (۱۹۹۷) مقابله را به عنوان «تلاشهای هوشیار و ارادی تنظیم هیجان، شناخت، رفتار و فیزیولوژی تحت شرایط استرسزا» تعریف میکنند. آیزنبرگ، فابز، گاتری (۱۹۹۷) نیز معتقدند که مقابله «درگیری فرآیندهای تنظیمی در محیطهای استرسزا» میباشد. اسکینر، ۱۹۹۹ و اسکینر و ولبورن، ۱۹۹۴، نیز مقابله را «اعمال تنظیمی تحت شرایط استرس» تعریف میکنند. لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴) مقابله را تلاشهای رفتاری و یا شناختی افراد میدانند که آنها را قادر میسازد تأثیرات استرس را تحمل کرده، کاهش دهند و یا از آن فرار کنند، در واقع، مقابله محور اصلی بسیاری از مفهوم سازیهای مرتبط با رشد و مهارت تابآوری در سالهای اخیر بوده است اما پیچیدگی و ماهیت چندبعدی بودن مقابله، آن را برای مفهوم سازی پدیدهای چالش برانگیز میکند. در واقع روشهایی که در آن افراد منابع درونی و یا بیرونی را بکار میگیرند تعیین کننده سبک و یا روش مقابله آنها میباشد.
پرسشنامه راهبردهای مقابله ای یک مقیاس خود گزارشی است که درآن افراد تلاشها و راهبردهای مقابلهای خود را در برخورد با شرایط نامطلوب استرس زا توصیف مینمایند. این پرسشنامه دارای ۵۲ گویه و ابعاد راهبردهای مقابله فعال، راهبردهای کنارهگیری، راهبردهای جستجوی حمایت و راهبردهای اجتنابی میباشد که از پژوهش معتبر سندلر و همکاران (۱۹۹۰) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۰ مورد تأیید قرار گرفته است.