قلدری یکی از رایجترین اشکال پرخاشگری در مدراس است که با عمدی بودن، تکرار در طول زمان و عدم توازن قدرت مشخص میشود و در آن قربانی در معرض اقدامات تهاجمی یک یا چند شخص دیگر به صورت لحظه ای یا مکرر قرار میگیرد. هر بار که قلدری اتفاق میافتد گروهی که مورد آسیب واقع میشوند را قربانی قلدری میگویند. قربانیشدن را به صورت «رفتارهایی که دستهای از کودکان به دلیل مورد هدف قرار گرفتن رفتارهای قلدرانه کودکان دیگر تجربه میکنند» تعریف کردهاند. الویوس نیز دانشآموزی را که به صورت تکراری هدف رفتارهای قهری یک دانشآموز دیگر قرار میگیرد را به عنوان قربانی قلدری معرفی میکند. قربانیان که از لحاظ فیزیکی معمولا ضعیفتر و آسیب پذیرتر از دیگر دانشآموزان هستند نسبت به سایر همسالان خود به صورت افرادی درونگرا، ضعیف، منفعل، مطیع، محتاط و ناایمن، احساسی، خجالتی، با سطوح بالای اضطراب و ناتوان در دفاع و مراقبت جسمانی و کلامی از خود شناخته میشوند. اعتماد بنفس پایین، گوشهگیری و خود پنداره منفی، احساس بی کفایتی و باورمندی به ناتوانی در کنترل محیط و مهارتهای بین فردی و اجتماعی ضعیف و تمایل به سرزنش مداوم خود از دیگر ویژگیهای این افراد است. بعلاوه قربانیان والدینی بیش از حد حمایت کننده دارند که این سبک فرزندپروری ممکن است در فرآیند قربانیشدن آنها نقش داشته باشد.
به منظور سنجش و ارزیابی متغیر قربانی قلدری می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۲۶ گویه و سه زیر مقیاس جسمانی، کلامی و عاطفی میباشد که از پژوهش معتبر مرادی (۱۳۸۸) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفته است.