یادگیری سازمانی: دستیابی به توانمندی سنجش و تعیین فعالیتهای کار است و کوششی برنامهریزی شده تلقی میشود که در سرتاسر سازمان توسط مدیزان سطوح بالا و حتی کارشناسان ارشد کارگردانی میشود تا اثربخشی و تندرستی سازمان از راه ارتقا دانش کارکنان بهبود یابد (رمضان و حسنوی، ۱۳۹۰). عبارت است از کسب دانش و انتقال آن در سطوح سازمان برای تجلی در تغییر رفتار مورد اتنظار سازمان (خانعلیزاده و همکاران، ۱۳۸۹). اما یادگیری سازمانی زمانی اتفاق میافتد که گروه یاد میگیرد تعامل داشته باشد، دانش را سهیم شود و به صورت جمعی عمل کند به گونهای که ظرفیت ترکیب شده گروه افزایش یافته و توانایی فهم و انجام عمل موثر را به دست آورد (هانگ و همکاران، ۲۰۱۰). به طور خلاصه میتوان گفت که یادگیری سازمانی رابطه ای متعادل برای حفظ تعادل با محیطی است که در آن فعالیت های سازمان به صورت پویا برای بدست آوردن دانش تنظیم شده است که در نتیجه آن بینش توسعه مییابد و به سازمان پتانسیل نفوذ در رفتار افراد را میدهد (سگرا – ناوارو، ۲۰۰۷).
به منظور بررسی یادگیری سازمانی می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۱۱ گویه و چهار بعد تعهد مدیریت، نگرش به یادگیری، انتقال دانش و یکپارچگی دانش میباشد که از پژوهش معتبر لیائو و وو (۲۰۱۳) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۲ مورد تأیید قرار گرفته است.