امروزه افراد زیادی در کارشان احساس نارضایتی، بیقراری و عدم امنیـت دارنـد. برخی کارشناسان عقیده دارند که رضایت شـغلی، اعتمـاد، و اخـلاق کاری در اکثر محیطهای کاری نایاب شده است. بسیاری از اقـدامات سـازمانهـا بـرای تغییـر و بهبود در دو دهه اخیر از قبیل کوچکسازی، مهندسی مجدد، تعلیق، اخـراج از کـار و… موجـب تضعیف روحیه و نـوعی سـردرگمی معنـوی کارکنـان شـده اسـت. در واقع این اقدامات که مبتنی بر پارادایم مکانیستی و عقلایـی مـدرن بـودهانـد، نتوانستهاند خواسته های کارکنان را برآورده سازند. جهـانی شدن، حرکت به سمت سازمان های دانشی، رشد تقاضای کارکنان برای محیط های کاری غنـی و پرورش دهنده و نیز کار معنادار، این فشارها را بیشترکرده است. در حقیقـت بـه نظـر مـیرسـد کارکنان در مشاغل خود به دنبال چیزی بیش از تنها پاداشهای اقتصادی هستند.
بعضی از محققان عقیده دارندکه نوعی تنش اساسی بین اهداف عقلایی و تکامـل معنـوی در سرتاسر محیط های کاری به وجود آمده است. گریگـوری پیـرس مدیر یک انتشاراتی و مؤسس سازمان «رهبران کسب و کار برای کمال، اخلاق، و عدالت» بیـان میکند: «ما اغلب زمان زیادی را برای کار کردن صرف میکنیم. شرم آور است اگر خـدا را در آن جا نیابیم».
سازمان ها اکنون به طور روز افزونی، بـی ارزشـی کسب موفقیت های مالی را در مقابل هزینه ارزش های انسانی درک کردهاند؛ و در شـروع هـزاره جدید برای کمک به کارکنان در جهت متوازن ساختن زندگی کـاری و خـانوادگی آن هـا و نیـز شکوفا ساختن قابلیت های بالقوهشان در محیط کاری راههای جدیدی یافتهاند. پارادایم منعطف و خلاق معنویت نیز در پاسخ به همین نیاز ها و فشار هـا ظهـور کرده است.
با در نظر گرفتن افزایش قابل ملاحظه توجهات به معنویت در محیط کار، پرسش اصلی ایـن است که معنویت در محیط کار چه معنایی دارد؟ معنویت بـرای افـراد مختلـف معـانی متفـاوتی دارد و بنابراین، تعاریف زیادی در ادبیات این موضوع وجود دارد که ناشی از وجود دیدگاه های متفاوت میباشد. برخی از پژوهشگران معنویت را تمایل به جست و جوی هدف نهـایی در زندگی و زیستن بر اساس این هدف تعریـف مـیکننـد. سـایرین معنویت را نوعی معنا و نوعی آگاهی در زندگی و… تعریف میکنند. بعـضی دیگـر مـصرانه بـر مفاهیم مذاهب و آیین های شرقی همچون تائوئیسم، بودیسم، ذن، و نیز اسلام تأکید دارند. چنین محققانی بدرستی ادعا میکنند که این جوامع غیرغربی بسیار بهتر میـان زنـدگی شخـصی، کـار، تفریح، عبادت، و دیگر جنبههای زندگی یکپارچگی ایجاد نمودهاند.
معادل لاتین معنویت Spirituality برگرفته از ریشه Spiritus به معنی روح و جان است. معنویت دربارهی خودآگاهی و یکی شدن با دیگران است. معنویت ترکیبی از فلسفه اصلی زندگی ما، ارزشها و اعمال ماست.
معنویت در محیط کاری یکی از روندهای مهم کسب وکار و مدیریت در قرن بیست و یکم میباشد که از اواسط دهه نود به طور جدی مطرح شده است. دلیل علاقه مندی سازمانها به معنویت محیط کاری، افزایش اثر بخشی سازمانی است. شواهد تجربی رابطه مثبتی را بین معنویت محیط کاری با خلاقیت، صداقت و اعتماد درون سازمان، افزایش حس کامیابی شخصی، تعهدسازمانی، نگرشهای شغلی از قبیل رضایت شغلی، مشارکت شغلی، کاهش میل به خروج و احترام به خود مبتنی بر سازمان و … نشان میدهند.
با توجه به ماهیت شخصی معنویت، در این باره دیدگاهها و تعاریف مختلفی وجود دارد. در تعریفی که توسط اشمس و دوچن ارائه شده است معنویت محیط کاری عبارتست از: “درک و شناسایی اینکه بعدی از زندگی کارکنان درونی و باطنی است که این بعد قابل پرورش است و به واسطه انجام کارهای با معنا در زندگی افزایش مییابد”. بر اساس همین تعریف این دو محقق با کمک روش تحلیل عاملی پرسش نامهای با هفت بعد اصلی برای کمک به محققان جهت سنجش معنویت محیط کاری ایجاد کردند. در سال ۲۰۰۳ میلیمن و همکارانش سه بعد از این هفت بعد را که متناسب با سه سطح فردی، گروهی و سازمانی بود، انتخاب و از آن در یک پژوهش استفاده کردند. این سه بعد عبارتند از احساس معنا در کار در سطح فردی، احساس همبستگی در سطح گروهی و همسویی ارزشهای فرد با سازمان در سطح سازمانی.
یک جنبه اساسی معنویت در کار شامل یک حس عمیق از معنا و مقصود در کار است. این بعد از معنویت محیط کاری، مشخص می کند که چگونه کارکنان در کار روزمرهشان در سطح فردی تعامل دارند. بعد اساسی دیگر از معنویت محیط کاری شامل یک پیوند عمیق با دیگران به عنوان یک نوع احساس همبستگی عمیق است. این بعد از معنویت محیط کاری در سطح گروهی از رفتار انسانی رخ میدهد و بر تعاملات بین کارکنان و همکارانشان دلالت دارد. همبستگی در کار مبتنی بر این باور است که افراد یکدیگر را در پیوند با هم میدانند و اینکه بین خود درونی هر فرد با خود درونی دیگران رابطه وجود دارد. سومین بعد معنویت محیط کاری تجربه یک حس قوی از همسویی بین ارزشهای فردی کارکنان با رسالت، مأموریت و ارزشهای سازمان است. این بعد از معنویت محیط کاری تعامل کارکنان با مقصود سازمانی بزرگتر را در برمیگیرد.
همسویی با ارزشهای سازمان به این معنی است که افراد باور دارند که مدیران و کارکنان در سازمان دارای ارزشهای مرتبط و یک نوع وجدان قوی هستند و سازمان نسبت به رفاه کارکنان و همبستگی آنان ملاحظه دارد. سازمان معنوی مدار و معنویت ورزی در سازمان فوائد بسیاری به همراه خواهد داشت. از جمله میتوان به تأثیر معنویت در سلامتی کارکنان و خودکنترلی آنها اشاره نمود. همچنین توفیق الهی نتیجه شده از معنویت، در موفقیت کاری سازمان هم موثر خواهد بود.
فرهنگی و همکاران (۱۳۸۵) با اسـتفاده از مقیـاس میلـیمن و همکـاران (۲۰۰۳) و بومی سازی آن ۱۵ پرسش برای سنجش سه بعد معنویت در محیط کار تدوین نمودند. لذا به منظور سنجش معنویت در محیط کار می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۱۵ گویه میباشد که از پژوهش فرهنگی و همکاران (۱۳۸۵) و بر اساس مقیاس میلین و همکاران (۲۰۰۳) استخراج شده است و روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته است.