قبل از توضیح در خصوص قوم گرایی در مصرف، می بایست مفهوم قوم گرایی به طور کلی بررسی شود. برای نخستین بار، سامنر تعریفی رسمی از قومگرایی را به شرح زیر ارایه داد:
نگرشی خاص به پدیده ها به گونه ای که فرد گروه خویش را محور همه پدیدهها دانسته و کلیه پدیدههای دیگر را با توجه به آن رتبه بندی و ارجاع می دهد. هر گروه به افتخارات، غرور و تکبر خود می بالد، برتری خود را می ستاید، هویت خود را تمجید می کند و با دیده ای تحقیر و اهانت به سایرین خارج از گروه می نگرد.
قوم گرایی در مصرف، شکلی اقتصادی از قوم گرایی است که باورهای مصرف کنندگان را در مورد مناسب یا در حقیقت اخلاقی بودن خرید کالاهای خارجی شکل می دهد. به دیگر سخن، قومگرایی مصرف کننده موجب می شود مصرف کنندگان بین محصولات خودی (ساخت کشور خویش) و محصولات غیرخودی (ساخت سایر کشورها) تمایز قایل شوند و با توجه به این که کالاهای خارجی تهدیدی برای منافع ملی محسوب می شوند، از خرید آنها خودداری کنند؛ به اعتقاد این دسته از مشتریان بایستی برای کالاهای وارداتی مالیات های سنگین وضع گردیده و میزان تجارت های خارجی را کاهش داد. قوم گرایی مصرف کننده دارای ابعاد متعددی است.
مفهوم قوم گرایی به مواضع نگرشی افراد در مقابل افراد و پدیده های دیگر اشاره دارد که می تواند موجب پدیدار شدن دو گروه خودی و غیر خودی شود. بواس قوم گرایی را به مفهوم داشتن تصویری ناخوشایند از مردم و اشیاء می داند که جزئی از گروههای مرجع فرد نباشند. افراد قومگرا ارزش ها و نمادهای خود را نسبت به ارزشها و نمادهای سایر گروهها برتر میدانند.
تاثیر قوم گرایی مصرف کننده به سطح پیشرفت اقتصادی کشور مصرف کننده بستگی دارد. طبق مطالعه وانگ و چن مصرف کنندگان در یک کشور پیشرفته از نظر اقتصادی، از خرید کالاهای داخلی نسبت به خرید کالاهای خارجی احساس رضایت و مطلوبیت بیشتری می کنند. این موضوع در مورد کشورهای در حال توسعه کاملاً برعکس است، به گونه ای که مصرف کنندگان کشورهای در حال توسعه، محصولات خارجی، به خصوص محصولات ساخت کشورهای توسعه یافته را برتر از محصولات داخلی می پندارند.
به منظور بررسی قوم گرایی مصرف کننده می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۱۷ گویه میباشد که از پژوهش معتبر شیمپ و شارما (۱۹۸۷) استخراج شدهاند و روایی و پایایی آن در دو مطالعه در سال های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۱ مورد تأیید قرار گرفته است.