منظور از اثربخشی تبلیغات، مشخص کردن این نکته است که، تبلیغی که ما بودجه زیادی برای آن صرف کرد هایم ،تا چه حد ما را به اهدافی که تعیین کرده بودیم، رسانده است. منظور از تبلیغ اثر بخش، تبلیغی است که می تواند توجه مخاطب را جلب کند، تاثیری خاطره انگیز داشته و کنش خرید مخاطبان را تحریک و دریافت حسی مخاطبان را بیدار کند. نتایج این ارزیابی ها، به شناسایی نقاط قوت و ضعف تبلیغات کمک شایانی می کند. تبلیغ کنندگان و بازاریابان همیشه به تعیین تاثیر تبلیغ هایشان بر روی مشتریان نهایی علاقمند خود هستند و در واقع، به طور فزاینده ای به دنبال اثبات کارآمدی تبلیغات خود هستند. در این راستا مدلها متنوعی برای ارزیابی اثربخشی تبلیغات ارائه شده است. شناسایی و تعیین مؤلفههای تشکیل دهندهی یک هدف تبلیغاتی اثربخش، از رسالتهای مهم مدل داگمار در تبلیغات است. در این روش موفقیت و یا شکست تبلیغات در گرو میزان کارایی فرآیند ارتباطات در آن و نیز انتقال اطلاعات مناسب به مخاطبان هدف، در زمان مناسب و با هزینه مناسب است. از منظر مدل داگمار، هدف تبلیغاتی شامل وظیفهای ارتباطی است که مشخص و قابل اندازهگیری باشد. تبلیغات و ترویج به عنوان یکی از ارکان آمیخته بازاریابی نقش بسزایی در سیاستها و راهبردهای بازاریابی سازمانها دارد و نقشی حیاتی در موضوعاتی نظیر ارتباط با مشتریان، معرفی محصولات جدید، اصلاح و تغییر ذهنیت مشتریان و مخاطبان نسبت به برند سازمان ایفا میکند.
به منظور بررسی اثربخشی تبلیغات تلویزیونی بانک بر اساس مدل داگمار می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۱۵ گویه و ۵ بعد آگاهی مخاطبان، ادراک مخاطبان از پیام تبلیغ، متقاعد کردن مخاطبان، اقدام رفتارخرید مخاطبان و اثر بخشی تبلیغات تلویزیونی میباشد که از پژوهش معتبر راسل کالی (۱۹۶۱) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۴ مورد تأیید قرار گرفته است.