استراتژی های بازاریابی فوری: اصطلاح بازارهای نوظهور (در حال ظهور) یا فوری نخستین بار توسط اقتصاددانان شرکت مالی بین المللی (IFC) در سال ۱۹۸۱ پیشنهاد گردید، یعنی در شرایطی که گروه اقدام به نخستین سرمایه گذاری مالی دوجانبه در امر توسعه کشورها نمود. از آن زمان تاکنون اصطلاح “بازارهای نوظهور” در تمامی زمینه ها شامل رسانه، سیاست خارجی و مباحث تجاری، اطلاع نامه های سرمایه گذاری و گزارشات سالیانه به دفعات بکار رفته است. با این حال، تعاریف ارائه شده از این اصطلاح بطرز چشمگیری متفاوت می باشند. بازارهای در حال ظهور از سوی سرمایه گذاران بهعنوان یک فرصت کسب بازدهی بالا نگریسته می شوند، چرا که آنها اغلب از نرخ رشد اقتصادیو تولید ناخالص داخلی سریع تر برخوردار هستند. این بازارها همچنین از روند صنعتی سازی بالایی برخوردار هستند. در عوض سرمایه گذاران در بازارهای نوظهور، با ریسک های بزرگتری مواجه هستند، که از بی ثباتی اقتصادی، مسائل زیرساختی داخلی، نوسانات نرخ ارزو محدود بودن فرصت های منصفانه (زیرا اغلب بنگاه های بزرگ، توسط دولت، مدیریت می شود) ناشی می شود، همچنین بازار سهاماز نقدشوندگی پایین رنج می برد. اقتصادهای بازار در حال ظهور، درآمد سرانه کمی دارند، بی ثباتی سیاسی اجتماعی بالاتری داشته و درصد بیکاری آنها نیز بالا می باشد. استراتژی های بازاریابی آن دسته از فاکتورهایی هستند که به طور مداوم و مستمر نرخ بازگشت سرمایه را تحت کنترل دارند و مهارت ها و قابلیت ها را در جهت افزایش بازاریابی و فروش سازمان همسو می کنند و تغییر ترکیب این فاکتورها در طول زمان منجر به تغییر استراتژی های کسب و کار در سازمان آنها می گردد .
به منظور سنجش و ارزیابی استراتژی های بازاریابی فوری می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۳۰ گویه و چهار بعد استراتژی های فوری محصول، قیمت، توزیع و ترفیع میباشد که از پژوهش معتبر چری و همکاران (۲۰۱۴) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۶ مورد تأیید قرار گرفته است.