بر اساس مفهوم سازی قربانی و همکاران (۲۰۰۳) خودشناسی عبارت است از آگاهی لحظه به لحظه نسبت به حالات روانشناختی و توان تمایز نهادن و تحلیل محتوای تجارب کنونی و نیز پردازش شناختی فعال در مورد خود و معطوف به رویدادهای گذشته که نتیجه آن ایجاد دید وسیعتر جهت هدایت رفتار و تشکیل طرحوارههای فردی پیچیده تر و کاملتر است.
خودشناسی نوعی فرایند روانشناختی پویا، سازش یافته و انسجام بخش است که ماهیتی زمانی دارد. در پژوهش های اولیه این سازه به دو وجه تجربهای و تاملی تقسیم میشد. خودشناسی تجربهای، پردازش پذیرنده اطلاعات مرتبط با خود است که بر حسب تغییرات لحظه به لحظه و پویای آن در زمان حال صورت میگیرد. خودشناسی تاملی عبارت است از پردازش شناختی اطلاعات مربوط به خود که مرتبط با گذشته است. در خودشناسی تاملی، فرد از طریق کنش های شناختی عالی و پیچیده تر به تحلیل تجارب فردی میپردازد و از این رهگذر به طرحهای ذهنی پیچیدهتری دست مییابد که سازش یافتگی او را تسهیل میکنند.
پژوهش های قربانی و همکاران (۲۰۰۵) نشان داد خودشناسی تجربهای و تاملی با یکدیگر ارتباط تنگاتنگ دارند و در مجموع سازهای یکپارچه، واحد و منسجم را تشکیل میدهند و با گستره وسیعی از متغیرها به گونهای مشابه همبستهاند. بر این اساس در صورتبندی جدید از این نظریه، دو وجه یادشده وجوهی در هم تنیده و یکپارچه هستند که از یک توانایی واحد و سازهای یکپارچه خبر میدهند.
به منظور سنجش خودشناسی می توان از مقیاس خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران استفاده کرد که دارای ۱۲ گویه می باشد.شما می توانید به رایگان این پرسشنامه را دریافت و یا مشاهده کنید.