ظرفیت یادگیری سازمانی: مجموعه ای از اقدامات سازمانی مانند کسب دانش، توزیع اطلاعات، تفسیر اطلاعات و حافظه که به صورت آگاهانه و یا غیر آگاهانه بر تحول مثبت سازمانی اثر می گذارد (تمپلتون و همکاران، ۲۰۰۲). دستیابی به توانمندی سنجش و تعیین فعالیتهای کار است و کوششی برنامهریزی شده تلقی میشود که در سرتاسر سازمان توسط مدیزان سطوح بالا و حتی کارشناسان ارشد کارگردانی میشود تا اثربخشی و تندرستی سازمان از راه ارتقا دانش کارکنان بهبود یابد (رمضان و حسنوی، ۱۳۹۰). عبارت است از کسب دانش و انتقال آن در سطوح سازمان برای تجلی در تغییر رفتار مورد اتنظار سازمان (خانعلیزاده و همکاران، ۱۳۸۹). اما یادگیری سازمانی زمانی اتفاق می افتد که گروه یاد می گیرد تعامل داشته باشد، دانش را سهیم شود و به صورت جمعی عمل کند به گونه ای که ظرفیت ترکیب شده ی گروه افزایش یافته و توانایی فهم و انجام عمل موثر را به دست آورد (هانگ و همکاران، ۲۰۱۰). به طور خلاصه می توان گفت که یادگیری سازمانی رابطه ای متعادل برای حفظ تعادل با محیطی است که در آن فعالیت های سازمان به صورت پویا برای بدست آوردن دانش تنظیم شده است که در نتیجه آن بینش توسعه می یابد و به سازمان پتانسیل نفوذ در رفتار افراد را می دهد (سگرا – ناوارو، ۲۰۰۷).
به منظور بررسی ظرفیت یادگیری سازمانی می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۱۵ گویه و پنج بعد آزمایش، تحمل ریسک، تعامل با محیط خارجی، گفتگو و تصمیم گیری مشارکتی میباشد که از پژوهش معتبر فرناندز میسا و آلگری (۲۰۱۴) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۴ مورد تأیید قرار گرفته است.