پرسشنامه گرایش به کارآفرینی – چاوز و همکاران (۲۰۱۷)

پرسشنامه گرایش به کارآفرینی – چاوز و همکاران (۲۰۱۷)

گرایش به کارآفرینی یک فرآیند تعیین استراتژی است که کارآفرینی سازمان را توصیف میکند. میلر (۱۹۸۳) بیان میکند گرایش به کارآفرینی تمایل سازمان برای تخصیص منابع لازم جهت توانمند کردن سازمان، برای خلق محصولات جدید، نوآوری در محصولات فعلی و ارتقای سطح تولیدات نسبت به رقبا در جهت فرصت های موجود در بازار است. بنابراین، این مفهوم شامل اهداف و اقدامات بازیکنان کلیدی در یک فرآیند تولید پویا باهدف خلق سرمایه جدید است. مطالعات قبلی از دو رویکرد اصلی جهت مفهوم سازی گرایش به کارآفرینی استفاده می کنند: رویکرد بعد مرکب ارائه شده توسط کوین و اسلوین (۱۹۸۹) و رویکرد چندبعدی که در سال ۱۹۹۶ توسط لامپکین و دس ارائه شده است. در رویکرد بعد مرکب، گرایش به کارآفرینی یک ساختار دوبعدی است که مشخصه نوآوری، ریسکپذیری و پیشگامی است. در رویکرد چند بعدی، گرایش به کارآفرینی با نوآوری، خودمختاری، ریسکپذیری، پیشگامی و تکاپوی رقابتی مشخص می شود که بسته به زمینه خارجی و داخلی متفاوت است. بررسی مبانی نظری نشان می دهد که نوآور بودن، ریسک پذیری و پیشگام بودن ابعاد اصلی گرایش کارآفرینی هستند.

به منظور سنجش و ارزیابی گرایش به کارآفرینی می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۸ گویه و ابعاد نوآور بودن، پیشگامی و ریسک پذیری می‌باشد که از پژوهش معتبر چاوز و همکاران (۲۰۱۷) استخراج شده‌اند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۷ مورد تأیید قرار گرفته است.