ابعاد مختلف فرهنگ سازمانی: ریچارد موریس فرهنگ سازمانی را اعتقادات نسبتاً ثابت ارزشها و ادراکات مشترک که توسط اعضای سازمان حفظ میگردد، تعریف میکند. برای این که افراد تازه وارد بتوانند به سازمان خود را در دستیابی به اهداف کمک کنند، لازم است که شیوهها، ارزشها و باورها یا به سخن دیگر فرهنگ آن سازمان را بیاموزند. شاین فرهنگ را الگویی از مفروضات مشترک میداند که اعضای گروه به منظور انطباقپذیری خارجی و هماهنگی داخلی از طریق آموزشهای رسمی و غیررسمی آن را فرا میگیرند و به آن خو میگیرند. به فرایند آشنایی و فراگیری فرهنگ سازمانی توسط کارکنان، فرایند جامعهپذیری گفته میشود. فرایند جامعهپذیری نقش انتقال فرهنگ سازمان را به نسل جدید کارکنان بر عهده دارد و به تثبیت و توسعه فرهنگ سازمان منجر میشود و از طرف دیگر کاستیهای فرایندهای دیگر نظیر فرایند استخدام و آموزش را با صرف کمترین هزینه و زمان جبران میکند و به ماندگاری افراد در سازمان کمک شایانی میکند.
شاین معتقد است که فرهنگ سازمانی پدیده پویایی است که دائماً در حال تعامل بین محیط و افراد است و بر اثر سازگاری بیرونی و یکپارچگی دورنی از سوی گروهی معین، شکل میگیرد. آغاز حیات فرهنگ سازمانی به پیدایش سازمان بر میگردد. هر سازمان به محض آنکه به وجود میآید در همان مراحل آغازین در درون خود، نطفه فرهنگ سازمانی را بارور میسازد و طی حیاتش آن را به شیوهای خاصی پرورش میدهد. فرهنگ به عنوان وسیله مولد و کلید تعالی در زندگی سازمانی، بر شیوههای تفکر و اندیشیدن در مورد مسائلی که اعضای سازمان در آن وجوه مشترک دارند اثر گذار است و آن را هدایت میکند. به طور کلی فرهنگ به عنوان اعتقادات، ارزشها، قوانین، هنجارها، نمادها و سنتهای مشترک گروهی افراد تعریف میشود.
به منظور بررسی ابعاد مختلف فرهنگ سازمانی می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۱۸ گویه و ابعاد چالش شغلی، ارتباطات، نوآوری، اعتماد و پیوستگی اجتماعی میباشد که از پژوهش معتبر کارملی (۲۰۰۵) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۳ مورد تأیید قرار گرفته است.