اعتماد به رهبر عبارت است از سطح اطمینانی که یک فرد نسبت به شایستگی های سرپرست و فعالیت وی به طریقی منصفانه، اخلاقی و قابل پیش بینی دارد (سندجایا و پکرتی، ۲۰۱۰). اعتماد برای موفقیت سازمانی، انجام تغییرات مداوم در نقشها و تکنولوژیها و همچنین طراحی مشاغل و مسئولیت ها ضروری میباشد. اعتماد میتواند اثرات درون فردی و بین فردی ایجاد کند، و روابط درون و برون سازمان را تحت تأثیر قرار دهد (داناییفرد و همکاران؛ ۱۳۸۸). بنابراین افول اعتماد به رهبر در سازمانهای دولتی، یکی از مسائلی است که باعث ایجاد کارکنانی بیانگیزه و بیتفاوت میشود و اجرای کند برنامه ها را سبب میگردد (قلیپور و همکاران؛ ۱۳۸۸) و همچنین سطح پایین اعتماد به رهبر باعث میشود که کارکنان جریان اطلاعات را در سازمان منحرف کنند و سوءظن و بدگمانی در بین کارکنان رواج یابد و ارتباطات باز و صادقانه در سازمان از بین برود و تصمیمات سازمان کیفیت مطلوبی نداشته باشد (فرهنگ و همکاران؛ ۱۳۸۹). اعتماد به رهبری، یک وضعیت روحی شامل قصد آسیبپذیری بر اساس انتظارات مثبت از اهداف یا رفتار طرف مقابل است (سندجایا و پکرتی،۲۰۱۰).
به منظور بررسی اعتماد کارکنان به رهبر/مدیر می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۶ گویه میباشد که از پژوهش معتبر سندجایا و پکرتی (۲۰۱۰) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۳ مورد تأیید قرار گرفته است.