افکار (نگرش های) ناکارآمد: مطابق با نظریه بک نگرش های ناکارآمد معیارهای انعطاف ناپذیر و کمال گرایانه هستند که فرد از آنها برای قضاوت درباره خود و دیگران استفاده می کند. این فرض ها یا طرحواره ها در ساماندهی ادراک، کنترل و ارزیابی رفتار مورد استفاده قرار می گیرند و از آنجایی که این نگرش ها، انعطاف ناپذیر، افراطی و مقاوم در برابر تغییر هستند، بنابراین ناکارآمد یا نابارورند. نگرشهای ناکارآمد، نگرشها و باورهایی هستند که فرد را مستعد افسردگی و یا به طور کلی آشفتگی روانی میکند. این باورها که در اثر تجربه نسبت به خود و جهان کسب میشوند، فرد را آماده میسازند تا موقعیتهای خاص را بیش از حد منفی و ناکارآمد تعبیر کنند. از نظر بک نگرشهای ناکارآمد معیارهایی انعطافناپذیر و کمال گرایانه هستند که فرد از آن برای قضاوت دربارهی خود و دیگران استفاده میکند.از آنجا که این نگرشها انعطافناپذیر، افراطی و مقاوم در مقابل تغییراند، ناکارآمد یا نابارور قلمداد میشوند. در واقع نگرشهای ناکارآمد که بنیادهای آشفتهکنندهی افراد را تشکیل میدهند، دو ویژگی اساسی دارند؛ اولاً آنها در درون خود توقعات خشک، جزیی و قدرتمندی دارند که معمولا در قالب کلماتی چون باید، حتما، الزاما و ضرورتاً بیان میشوند، ثانیاً موجب انتسابهای بسیار نامعقول و تعمیم مفرط و فاجعهآمیز میشوند.
به منظور بررسی افکار ناکارآمد یا نگرش های ناکارآمد می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۲۲ گویه میباشد که از پژوهش معتبر دی الکساندرو و بورتون (۲۰۰۶) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۱ مورد تأیید قرار گرفته است.