درست است که بازاریابی در قرن بیستم بیشتر مبتنی بر پیام بود اما مصرفکنندگان قرن بیست و یکم بیشتر تصمیمات هیجانی میگیرنداز این رو تبلیغاتی در این عصر با موفقیت روبرو خواهد شد که متکی بر هیجان و احساسات انسانی باشد و موجب برانگیختن آن شود. با این همه مشکلی که سد راه بازاریابان در شناخت هیجانات واقعی مصرفکنندگان وجود دارد این است که مصرفکنندگان غالباً هوشیارانه یا ناهوشیارانه حقیقت را کتمان میکنند و هیجانات خود را بروز نمیدهند (قهرمانی، ۱۳۹۳). از نظر «گارث. اس. جاوت» و «ویکتوریا ادراس» تبلیغات هیجانی عبارت است از: تبلیغاتی که درآن سعی میشود مخاطب به سوی اهداف معین و هیجانآور هدایت شود (معبی، ۱۳۸۱)؛ جاذبههای احساسی وهیجانی در پیام های تبلیغاتی با برانگیختن هیجانات مثبت یا منفی در انسان، زمینه ابراز رفتار مورد نظر را در مخاطب ایجاد میکنند، که نمونههایی از هیجانات مثبت و منفی عبارتنداز: استقلال، جوانی، شخصیت، شجاعت، نشاط، شادی، نفرت، دشمنی، سرافکندگی، وابستگی، پیری، ترس، اسارت، غم و… (متولی، ۱۳۹۱).
به منظور بررسی ایجاد رغبت به خرید در افراد می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۷۳ گویه و سه بعد تبلیغات هیجانی، یادآوری و گرایش به خرید میباشد که از پژوهش معتبر موریاتی و همکاران (۲۰۱۴) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۳ مورد تأیید قرار گرفته است.