لیپمن و انیس، تفکر انتقادی را دارای حداقل دو عنصر اساسی میدانند: یکی عنصر بررسی و ارزیابی دلایل، که مستلزم کسب مهارت های لازم برای درک در ست و ارزیابی دلایل و ادعاهاست و دیگری روحیه انتقادی که شامل آمادگی ها، نگرش ها، خصوصیات ذهنی و صفات شخصی است. آنها همچنین مطرح میکنند که مهارت های تفکر انتقادی به تنهایی بی فایده است، مگر اینکه فرد دارای روحیه انتقادی باشد (نوریس، ۱۹۸۵). اسمیت (۱۹۹۲) تفکر انتقادی را به «توانایی علمی و همچنین گرایش به تردید، تشکیک و مواجه شدن با نتایج تردید وابسته میداند و آمادگی به تشکیک را به عنوان مجموعه ای از عوامل شخصی مانند پشتکار، تحمل، آمادگی برای درنگ و توقف، منطقی بودن و تصور فرد از دیگران مرتبط میکند». به طور کلی دیدگاه صاحب نظران را دربارۀ مهارت های تفکر انتقادی میتوان به دو دسته اصلی تقسیم کرد (مهری نژاد، ۱۳۸۶).
به منظور بررسی تفکر انتقادی می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۳۴ گویه و ابعاد تجزیه و تحلیل، ارزشیابی، استنباط، استدلال استقرایی و استدلال قیاسی میباشد که از پژوهش معتبر فاسیون و فاسیون (۱۹۹۵) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در دو مطالعه در سال های ۱۳۸۲ و ۱۳۹۱ مورد تأیید قرار گرفته است.