واژه ناب یا Lean در لغت به معنی لخم و بیچربی میباشد. این اصطلاح بیانگر بدون زائده و بدون حشو بودن است. در ادبیات کشورهای مختلف برای هر شی یا چیزی که بدون بیهودگی و اضافات باشد، این واژه به کار گرفته میشود. در فرهنگ تخصصی ناب بودن عبارتست از تولید بیشترین محصولات یا خدمات قابل فروش تحت کمترین هزینههای عملیاتی در حالی که سطح موجودی در حد بهینه باشد. محققین گوناگون از دیدگاههای متفاوت به تولید ناب نگریسته اند. از دیدگاه فارستر مفهوم ناب به طور عملی عبارتست از: ادغام اصول مرتبط با بهبود از طریق بکارگیری همزمان تولید به هنگام و مدیریت کیفیت جامع، به طوری که فرآیندهای بر مبنای کامپیوتر در تمامی بخشهای طراحی، مدیریت کارخانه، عرضه و توزیع کامل شوند. ویلیامز و همکارانش تولید ناب را در واقع یک جهش تصاعدی از روش تولید انبوه فورد به الگوواره جدیدی از تولید میدانند. کوچان و همکارانش بیان میکنند اگرچه عناصر ناب شدن در تمامی شرکتها یکسان میباشند اما فرآیند تبدیل شدن به شرکت ناب در هر سازمان خروجیهای خاص و متفاوت از سایر شرکتها ارائه میدهد. در جایی دیگر تولید ناب نوعی سیستم تولید تعریف شده است که ضمن در نظر گرفتن فواید تولید انبوه و سفارشی با هدف کاهش ضایعات و با آرمان حذف هر فعالیت بدون ارزش طراحی شده است. در حقیقت تولید ناب همان تولید به هنگام میباشد با این تفاوت که در آن فعالیت هایی که ارزش افزوده ایجاد نمی کنند حذف شده اند.
به منظور ارزیابی تولید ناب در سازمان می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۲۹ گویه و ابعاد مدیریت، منابع انسانی، مشتری مداری، سیستمها و روش ها، زنجیره تامین و واحد تولید میباشد که از پژوهش معتبر ویلیامز و همکاران (۲۰۰۲) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۸۹ مورد تأیید قرار گرفته است.