کلاس درس یک سیستم پیچیده اجتماعی است و رابطه شاگرد و معلم و تعامل بین آنها نیز دارای پیچیدگیهای خاص خود است. با توجه به واقعیات جدید اجتماعی، پیکربندی جدید از دانش معاصر، و فلسفه جدید آموزشی، نقش کنونی معلمان که در گذشته صرفاً در قدرت و شایستگی آنها و در میزان دارایی دانشی آنها خلاصه شده بود، تغییر کرده و وارد یک فرآیند پیچیده در روابط بین فردی و حتی مشاورهای شده است. لذا، شناسایی و بررسی رفتار معلمان در کلاسهای درسی و برداشت دانشآموزان از نحوه رفتار معلمان یکی از ضرورتهای نظامهای آموزشی است. از آنجایی که در محیطهای آموزشی، دانشآموزان و معلمان مقدار قابل توجهی از زمان کلاس درس را صرف تعامل با یکدیگر میکنند، تعامل معلم و شاگرد، بخش مهمی از آموزش و یادگیری است. ارتباط میان فردی نوعی رابطه انسانی است که بین دو یا چند نفر برقرار میگردد و این نوع ارتباط در کلاسهای درس از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همین منظور، معلمان برای بالابردن سطح یادگیری و بازدهی بالاتر شاگردان باید محیطهای آموزشی مطلوبتری ایجاد کنند. وانپتگم، آلترمن، روسیل و کریمرز، چنین محیطی را که به واسطه برقراری روابط میانفردی مثبت، همه افراد در آن احساس خوبی داشته باشند، محیطی موافق توصیف میکند. زیرا، شاگردی که به معلم خود علاقهمند و وابسته باشد، در امر یادگیری سعی و تلاش بیشتری کرده و نتیجه بهتری خواهد گرفت (هاشمی، ۱۳۹۰).
به منظور بررسی جو تعاملی معلم-دانش آموز می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۵۲ گویه و ابعاد درگیری و توجه، ساختار و حمایت های خود استقلالی میباشد که از پژوهش معتبر بلمونت و همکاران (۱۹۹۱) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۰ مورد تأیید قرار گرفته است.