دانش مشتری، دارایی نامحسوس بسیار ضروری برای هر سازمانی است، زیرا به آن سازمان کمک میکند تا خود را در راستای تولید ارزش سازماندهی کند. پژوهشگران علم بازاریابی توصیه میکنند، کارکنان سازمان باید هر فرصتی را که برای تعامل با مشتری پیش میآید، دنبال کنند تا بتوانند پایگاه اطلاعات خود را نسبت به مشتری غنی تر سازند. سه نوع جریان دانش که نقش حیاتی در فعل و انفعال بین شرکت و مشتری بازی میکنند عبارتند از: دانش “برای”، “از” و “درباره” مشتری. در مرحله نخست، برای پشتیبانی از مشتریان در چرخه خریدشان، جریان پیوسته که از شرکت به سوی مشتریان هدایت میشود(دانش برای مشتری) مورد نیاز است. “دانش برای مشتری” شامل اطلاعاتی در مورد محصولات، بازارها و تأمین کنندگان است. این بعد دانش همچنین بر روی درک مشتری از کیفیت خدمات، تأثیر میگذارد. در همین زمان، “دانش از مشتری” میبایست در جهت خلق نوآوری، تولید ایده و بهبود مستمر خدمات و محصولات، جذب و مورد استفاده قرار گیرد. جمع آوری و تحلیل “دانش درباره مشتری” قطعاً یکی از قدیمی ترین اشکال فعالیت مدیریت دانش در حوزه ارتباط با مشتری است. در واقع نوعی از دانش که به سازمان کمک میکند مشتریان را بشناسد و بر آنها به طور مؤثری هدفگذاری کند. سه نوع دانش درباره مشتری وجود دارد، جمعیت شناختی، روانشناختی و رفتاری.
به منظور ارزیابی دانش مشتری می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۱۳ گویه و ابعاد دانش درباره مشتری، دانش از مشتری و دانش برای مشتری میباشد که از پژوهش معتبر فنگ و تیان (۲۰۰۵) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۳ مورد تأیید قرار گرفته است.