رفتار شهروندی اجباری رفتاری فرانقش است که کارکنان برخلاف میل باطنیشان در پاسخ به فشارهای بیرونی مانند نظارت سوءاستفادهگرانه از خود نشان میدهند و ممکن است در درازمدت برای سازمان مخرب باشد و روحیۀ کارکنان و درپی آن عملکرد سازمان را پایین بیاورد. ازجمله این فشارها میتوان به فشار مدیریت و سرپرستان یا همکاران اشاره کرد که ممکن است به دلایل مختلفی ازجمله منفعتطلبی، فرد را وادار کنند رفتارهای شهروندی سازمانی از خود نشان بدهد. رفتار شهروندی اجباری، برای افزایش بهرهوری، عملکرد و اثربخشی سازمانی بر کارکنان تحمیل میشود و آنها در ازای این تلاش بهصورت رسمی پاداشی دریافت نمیکنند. پیامدهایی که از این رفتارها برمیخیزد، ممکن است منفی باشد. سطوح بالایی از استرس شغلی، فرسودگی شغلی، درک بیشتر بیعدالتیهای سازمانی، تصمیم برای ترک سازمان، شناخت بیشتر سیاستهای سازمانی و یک گرایش افزایشی بهسوی رفتارهای مسامحهکارانه (مانند بیدقتی، بیعلاقگی، برآوردهنکردن حداقل انتظارات در محیط کار) از یک طرف و سطوح پایینتر رضایت شغلی، کارآفرینی و نوآوری ازطرف دیگر از پیامدهای رفتار شهروندی اجباری است.
به منظور سنجش و ارزیابی رفتار شهروندی اجباری می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۵ گویه میباشد که از پژوهش معتبر ویگودا-گادوت (۲۰۰۷) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۸ مورد تأیید قرار گرفته است.