شیفتگی به برند: شیفتگی به برند یک مفهوم جدید در حوزه مفاهیم بازاریابی است که بر اساس تعریف باترا و همکاران میتوان آن را به گونهای که مصرفکنندگان در الگوهای ذهنی خود تجربه میکنند به عنوان مرتبه بالاتری از اداراکات، احساسات و رفتارها نسبت به یک برند تعریف کرد. این مفهوم فراتر از یک وابستگی احساسی صرف با برند است و خود، وابستگی احساسی را در برمیگیرد (باترا و همکاران، ۲۰۱۲). برندها جزء جدانشدنی از زندگی مصرفکنندگان بوده و در همه وجوه آن حاضر هستند. تحقیقات اخیر بر روی درک و توضیح گونههای خاصی از ارتباطات که مصرفکنندگان با برندها برقرار میکنند متمرکز شده است. برای مثال مفاهیم و مقیاسهایی مانند حساسیت به برند، پیوند با برند، تعهد به برند، اعتماد به برند و وفاداری به برند در میان مفاهیم روابط مصرفکننده-برند تعریف و مصرفکنندگان بر اساس میزان عمق این ارتباطات به گروههایی تقسیم شدهاند. با این وجود شیفتگی به برند یک مفهوم جدید در حوزه علم بازاریابی است که به تازگی توجه بسیاری از محققین و دانشگاهیان را به خود جلب کرده است. شیفتگی به برند از سوی محققان به تنهایی و همچنین به عنوان یک جنبه یا بعد از مفاهیم گستردهتری مانند ارزش ارتباطی و وابستگی احساسی به برند مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعات نشانداده است که شیفتگی به برند متغیرهای بازاریابی بااهمیتی را تحتتاثیر قرار میدهد (کریم پور، ۱۳۹۲).
به منظور بررسی شیفتگی به برند می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۵ گویه و چهار بعد وفادرای به برند، دفاع از برند، تبلیغات توصیه ای مثبت، حس شیفتگی میباشد که از پژوهش معتبر باترا و همکاران (۲۰۱۲) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۲ مورد تأیید قرار گرفته است.