مدیریت بدن به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگیهای ظاهری ومرئی بدن است. این مفهوم به کمک معرفهای کنترل وزن (از طریق ورزش، رژیم غذایی و دارو)، دست کاری پزشکی (جراحی بینی و پلاستیک) و میزان اهمیت دادن به مراقبت های بهداشتی و آرایشی و استحمام روزانه، آرایش مو،آرایش یا اصلاح صورت، استفاده از عطر و ادکلن و دئودرانت زیر بغل، آرایش ناخن و لنز رنگی برای خانم ها، به یک شاخص تجمعی تبدیل شده است که متغیری است با سه درجهی نظارت سطح پایین، نظارت متوسط و نظارت سطح بالا. چگونگی تغییر در بدن (پوشش، آرایش، جراحی و…)، که توسط محصولات سرمایهداری و تبلیغات صورت میگیرد، به طور گستردهای تلاش میکند که بر اهمیت بدن به عنوان وسیله اصلی ابراز فردیت و نیز نشانهای از موضع طبقاتی بیافزاید و در این فرایند استانداردهایی میسازد و سلیقهها را تغییر میدهد و به دنبال آن شکل مصرف کالاها و خدمات را به منظور دستکاری در بدن تعیین میکند و این کار همواره ادامه دارد (مدرسی، ۱۳۹۲).
به منظور ارزیابی نگرش افراد نسبت به مدیریت بدن می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۳۱ گویه و چهار بعد نگرش نسبت به آرایش، جراحیهای زیبایی، آرایش بدن و رویه های لاغری میباشد که از پژوهش معتبر مدرسی (۱۳۹۲) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه تأیید شده است.