بر اساس تئوریهای خودگرایی و سودگرایی، هنگامی که مصرف کنندگان عمل اخلاقی یک شرکت را ارزیابی می کنند، این مزایا و اجتناب از هزینه ها، معیارهای مهمی در این خصوص به شمار می آیند. مصرف کنندگان برندهای سبز به دنبال منافع حاصل از خرید محصولات آنها می باشد. پاپیستا و کریستالیس (۲۰۱۳) هنگام ارزیابی تأثیر آنها بر ارزش درکشده مشتری بر روی دو نوع از منافع (سودگرایی و روانشناختی) تمرکز داشتند. منافع سودگرایی زیست محیطی، به عنوان یک ویژگی ضروری برندهای سبز در نظر گرفته می شود که اهمیت بیشتری نسبت به ویژگی های جایگزین های معمولی دارند. وقتی که مصرف کنندگان محصولاتی با ویژگیهای سازگار با محیط زیست را مصرف می کنند، به دنبال منافع کاربردی نیز می باشند، این منافع کاربردی منعکس کننده مزایای ادراک شده از ظرفیت برند می باشد که برای تکمیل یک عملکرد زیست محیطی کاربردی، سودگرا و یا فیزیکی به دست آمده است.
به منظور سنجش و ارزیابی مزایای سبز می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۶ گویه و دو بعد مزایای سودگرای زیست محیطی و مزایای روی خوش میباشد که از پژوهش معتبر لین و همکاران (۲۰۱۷) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۷ مورد تأیید قرار گرفته است.