بنا به گفته شیرر و همکاران (۱۹۹۴) معنویت تجربه تلاش آگاهانه برای وحدت بخشی به زندگی فرد است البته نه از طریق جدایی از دیگران بلکه از راه تعالی بخشیدن خود به سمت ارزش غایی مورد مشاهده فرد است. الکینز (۱۹۹۸) معنویت را یک پدیده انسانی می داند که به صورت قابلیت و ظرفیت در همه مردم وجود دارد، معنویت یک ساختار نه بعدی است: ۱- بعد فرامادی ۲- معنا و هدف در زندگی ۳- داشتن سلامت ۴- تقدس زندگی ۵- اهمیت ندادن به ارزش های مادی ۶- نوع دوستی ۷- آگاهی از تراژدی ۸- آرمان گرایی ۹- ثمرات معنویت. معنویت اصیل از نظر او عشق، محبت و مهر ورزی به همه موجودات است.
به منظور ارزیابی دو بعد رشد معنویت یعنی آگاهی از وجود خداوند متعال و کیفیت رابطه با خدا می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۴۷ گویه و ۶ زیرمقیاس آگاهی، پذیرش واقعی، ناامیدی، بزرگنمایی، بی ثباتی و مدیریت برداشت میباشد که از پژوهش معتبر هال و ادواردز (۱۹۹۶) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۹۰ مورد تأیید قرار گرفته است.