کیفیت زندگی کاری به مفهوم داشتن یک نظارت خوب، پرداخت و مزایای خوب و جالب تر از همه کار چالشگرانه و اقناع کننده است. زندگی کاری با کیفیت عالی از طریق توجه به به فلسفه روابط کارکنان به دست می آید و عبارت است از به کارگیری کوشش هایی در استفاده از زندگی کاری با کیفیت که خود کوشش هایی منظم از سوی سازمان است که به کارکنان فرصت های بزرگتری برای اثرگذاری بر کارشان و تشریک مساعی در اثر بخشی کلی سازمان می دهد. بدین ترتیب یک واحد منابع انسانی فعال در جستجوی راه هایی است تا کارکنان را به درجه ای از قدرت برساند که آنها مغز و هوشمندی های خود را به کار می گیرند که در این امرمعمولاً با سهیم کردن بیشتر کارکنان در فرایند تصمیم گیری انجام می شود. کیفیت زندگی کاری یعنی حدی که اعضای سازمان می تواند نیارهای مهم شخصی خود را از طریق تجربه هایی که در سازمان به دست آورده اند ارضا کنند.
کیفیت زندگی کاری فرایندی است که اهداف فردی و سازمانی را به شدت نزدیک می کند و در مرحله برابری قرار می دهد. کیفیت زندگی کاری فرایندی است که فعالیت ها و برنامه های سازمانی را در جهت تغییر اهداف برای ارتقای بهره وری سیستم کاری و رضایت کارکنان تنظیم می کند. در جمع بندی تعاریف ارائه شده می توان گفت که بهبود زندگی کاری یعنی همسویی و هم خوانی بین اهداف و نیازهای کارکنان و سازمان یعنی تقریباً همان چیزی که تیلور ۱۹۱۶ در کتاب اصول مدیریت علمی خویش بدین صورت مطرح کرد که منافع کارکنان هیچ گونه مغایرتی با مقاصد مدیران دستگاه ندارد.
به منظور سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی کاری می توان از پرسشنامه ای که فراهم شده است استفاده کرد. این پرسشنامه دارای ۳۶ گویه و ۸ بعد مشارکت در تصمیم گیری، پیشرفت شغلی، حل و فصل مشکلات، ارتباطات، میل و انگیزش به کار، امنیت شغلی، حقوق و دستمزد و غرور و افتخار میباشد که از پژوهش معتبر کاسیو (۱۹۹۸) استخراج شدهاند. روایی و پایایی این پرسشنامه در مطالعه ای در سال ۱۳۸۹ مورد تأیید قرار گرفته است.